نقد آثار احمد محمود
انسان مجهولی است که تا حل نشو د هیچ اندیشه ای رشد نخواهد کرد.(حجت الاسلام نیازی)
درباره وبلاگ


پایگاه اطلاع رسانی انسان ادامه دارد زیر نظر حجت الاسلام ابوسعید نیازی هشترودی با همکاری جمعی از نیروهای فکری حوزوی و دانشگاهی با ماهیت مهندسی فکر در فضای مجازی اعلام موجودیت می نماید. التماس دعا
آخرین مطالب
نويسندگان
جمعه 24 تير 1391برچسب:نقد آثار احمد محمود, :: 2:40 بعد از ظهر :: نويسنده : انسان

محمود نخستین داستانش، صبح می شه، را در ۱۳۳۴ در مجلة امید ایران به چاپ می رساند. پس از آن سه مجموعه داستان مول (۱۳۳۸)،‌ دریا هنوز آرام است (۱۳۳۹) و بیهودگی (۱۳۴۱) را انتشار می دهد. این داستان ها كه به یاس و دلمردگی نهفته در آدم ها اشاره دارد و گزارش گونه اند، ظاهرا از تجربه های نویسنده برنیامده اند،‌ بهتر گفته شود، نویسنده آنها را تجربه نكرده است، بلكه بیشتر تحت تاثیر آثار صادق هدایت و صادق چوبك نوشته شده اند.
محمود سپس در ۱۳۴۷ باچاپ مجموعه داستان زائری زیر باران، صدای خود را پیدا می كند. آدم های آثار او را بیشتر خیل بیكاران، تهی دستان و آدم های آواره ای تشكیل می دهد كه جز دربه دری، سیه روزی و محرومیت، نصیبی از جامعه ندارند. در داستان زیر باران، مراد را در صف اهدای خون می بینیم كه آمده است تا در ازای هفده تومان، چند سی سی از خون خود را بفروشد. دیگران نیز، كه در كنار او در صف انتظار می كشند، حال و روزی بهتر از او ندارند. مراد سپس هفده تومان را در بازی قمار از دست می دهد. او حالا كنار جوی خیابان و پشت به دیوار نشسته و سراسر زندگی اش را كه جز ناكامی های یاپی نیست، در چند برش كوتاه از نظر می گذراند. در پایان داستان، ما مراد را می بینیم كه زیر باران، باد، تاریكی و تنهایی رفته رفته او را احاطه می كند و نبضش لحظه به لحظه به كندی می گراید.
در شهر كوچك ما، داستان دیگر محمود، كه در مجموعه پسرك بومی آمده است، داستان از زبان كودكی نقل می شود و ما از چشمان اوست كه شاهد قطع درختان تنومند نخل و ویران شدن خانه هاییم. در واقع از چشم حساس او است كه ما شهر را می بینیم كه ذره ذره بلعیده می شود. اوج داستان زمانی است كه پسرك راوی سرانجام كبوترخانه خود را ویران می بیند و شاهد پركشیدن زیباترین كبوتری است كه داشته.
پركشیده بود تا بالای خانه ما كه زنجیرهای پهن بولدوزور می كوبیدش.
احمد محمود با نوشتن داستان «شهر كوچك ما» در به دری و بی پناهی آدم های پیرامون خود را با جذابیتی كم نظیر تصویر می كند. داستان های سه مجموعة زائری زیر باران، غریبه ها و پسرك بومی در واقع پیش درآمدی است بر رمان بزرگ احمد محمود، یعنی همسایه ها.

همسایه ها به حق یكی از چند رمان بزرگ ادبیات معاصر ایران به شمار می رود. دو رمان دیگر محمود، یعنی داستان یك شهر (۱۳۶۰) و زمین سوخته (۱۳۶۱)، كه همراه با همسایه ها، رمان های سه گانه را تشكیل می دهند، هیچگاه به پای رمان همسایه ها نمی رسند. به جرأت می توان گفت كه رمان همسایه های محمود در میان دیگر آثار او و نیز در میان آثار نویسندگان دیگر، كم نظیر است. این رمان كه از غنای یگانه برخوردار است، درواقع نقطه اوج آثار محمود به شمار می رود. محمود هر چند رمان های دیگری را نظیر درخت انجیر معابد و مدار صفر درجه به ادب فارسی ارائه داشته،‌ اما دیگر هیچگاه نتوانست اثری هم تراز همسایه ها بیافریند.
نویسنده رمان همسایه ها، كه در آغاز دوران نویسندگی صرفا به برش هایی از زندگی پیرامون خود بسنده می كرد، رفته رفته به لایه های زیرین توجه نشان داد و با رئالیسم كاونده خود، راه های تازه ای در داستان نویسی معاصر ایران گشود و با گام های مطمئن در آنها به پیش تاخت و به غنای ادب معاصر ایران افزود.

ادبیات  احمد محمود از لحاظ درون مایه و فضا و محتوی بازتاب همه ی جنوب های جهان است. نویسنده ای که به متن زندگی  پرداخته و رنج های اجتماعی را ترسیم کرده است. وی استاد مسلم در خلق فضا و زبان است و در آثارش نفت، اعتصاب، مبارزه، شط، کشتی، لنج، گرما و شرجی، نخل خانه های گارگری ، بیست فوتی ها، بلوک های کارمندی ...قصه ی آشنا یند. نویسنده ای که باید پیامبر ادبیات جنوب لقب گیرد!! داستان هایش بیشتر از دل واقعیت و ساختار اجتماعی جهیده اند(از خالد همسایه ها تا سرهنگ سیامک داستان یک شهر تا فرامرز درخت انجیر معابد تا...) احمد محمود مهره ی تاثیر گذار برای هم نسلان و نسل های بعد است. گرچه خیلی از روی دستش ادبیات کارگری را نوشتند ولی پز نویسندگان روس را دادند!!

صدای تاریخ در آثار احمد محمود شنیدنی است.  درخت انجیر معابد با فضائی  ومضمون   دیگری آمده است تابار دیگر ادبیات را به چالش بکشاند.رمان در تقابل و تعارض رئالیسم سنتی و رئالیسم مدرن است.در این اثر سترگ نقطه بر پایان(فئودالیزم- سنت-قدرت) گذاشته است.

 «درخت انجير معابد» همانند رمان «مدار صفر درجه» به رويش فراروندي اجتماعي‌ ـ تاريخي و ريزش فراروندي ديگر از همين قسم مي‌پردازد كه در آنها آگاهي و گفت‌وگوي اشخاص داستاني از پوشيدگي بيرون مي‌آيد و خود را همچون نيرويي كار و مؤثر به نمايش مي‌گذارد. ماجراهايي كه اشخاصي مانند اسفنديارخان، افسانه، تاج‌الملوك، فرامرز، فرزانه، مهران، علمدار پنجم و ديگر افراد ريز و درشت اين داستان از سر مي‌گذرانند تخيل داستاني نيست، بلكه تاريخچة تاريك و دردآلود گذشته خانواده‌‌اي اشرافي است كه در گذر سيل حادثه‌اي بي‌امان متلاشي مي‌شود و فرومي‌ريزد.
 


نظرات شما عزیزان:

گم گشته
ساعت21:32---21 تير 1391
رهبرادعاکن عمارت شوم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1

بخش مشاوره انسان ادامه دارد